دربارهی پسران سالخورده (مجموعه داستان كوتاه)
من از مضمحل شدن، از گم شدن ميانِ آنچه براي زندگيست و زندگي نيست، از غرق شدن در انبوهِ اعتبارات، از گنديدن بر سرشاخههاي عمر بيزارم. من در پيِ مكيدنِ جوهرهي حياتم؛ فارغ از داوريهاي از پيش آموخته. نوشتن براي من قدم برداشتن در مسيرِ مكيدنِ جوهر حيات است.
كلمات را از جوهرهي حيات وام گرفتهام، پس جزئي از مناند نه جدا از من. آنچه ميخوانيد روايتِ جهانِ رشد است؛ جهاني كه هرگز هرگز بيرنج پيش نميرود.
- سختش نكن. ساده بگو ببينم چه شده؟
- هيچي، انگاري تمام تنش را با كاغذ آنقدر برش دادند، آنقدر برش دادند كه زجركُش شده. زخمهاي سطحي اما زياد. اين را ببين.
پاكت پلاستيكي بزرگي گرفت سمت بازپرس. بازپرس يقهي پيرهنش را ول كرد و دو دستي پلاستيك سرد و خوني را گرفت. پر از كاغذهاي خوني.
- اين چه كثافتيست ديگر؟
- دستنوشتههايش… يا چه بگويم؟ آلت قتاله.
كد كالا | 237471 |
زبان | فارسي |
نويسنده | حسامالدين مطهري |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 136 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 12.6 * 19.5 * 0.8 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 135 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.