درباره‌‌ی مزارع كارخانه‌ها و كارگاه‌ها (تركيب صنعت با زراعت و كار فكري با كار يدي)

چرا كارخانه، با نيروي محركه و ماشين‌آلات خود، نبايد به اجتماع تعلق داشته ياشد، همان‌طور كه از پيش براي نيروي محركه در كارگاه‌ها و كارخانه‌هاي كوچك فوق‌الذكر در بخش فرانسوي تپه‌هاي ژورا چنين است. بديهي است كه در حال حاضر، تحت نظام سرمايه‌داري، كارخانه نفرين روستا است، چرا كه مي‌آيد تا از كودكان بيش از حد كار بكشد و ساكنين مذكر آن را به گداياني مبدل مي‌سازد؛ و كاملا طبيعي است كه كارگران بايد به هر نحو با آن مخالفت كنند، اگر موفق به حفظ سازمان‌هاي صنفي قديمي خود شده باشند، يا اگر هنوز به خاك سياه ننشسته باشند. اما تحت يك سازمان اجتماعي عقلاني‌تر، كارخانه با چنين موانعي روبه‌رو نيست، بلكه موهبتي براي روستا خواهد بود. و از پيش شواهد انكارناپذيري وجود دارد كه نشان مي‌دهد حركتي در اين جهت در چند اجتماع روستايي صورت گرفته است. بديهي است كه انسان چه مزاياي اخلاقي و فيزيكي را از تقسيم كار خود ميان مزرعه و كارگاه به دست خواهد آورد. اما مي‌شنويم كه مشكل در تمركز ضروري صنايع مدرن است. در صنعت و همچنين در سياست، تمركز داراي ستايندگان بسياري است! اما در هر دو عرصه، آرمان تمركزطلبان به شدت محتاج تجديدنظر است.

آخرین محصولات مشاهده شده