ترس و لرز
کد آیتم: 42170
زاهد جلوتر آمد و ایستاد به تماشای سالم احمد که روی خاکها افتاده بود. همه ساکت شدند. زاهد خم شد و دستهای سالم احمد را به دست گرفت. صالح کمزاری و محمد حاجی مصطفی در دو طرف زاهد چمباتمه زدند. چیزی از دور میآشفت، انگار سالم را از دریا صدا میکردند.
| نویسنده | غلامحسین ساعدی |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
16 |
| تاریخ چاپ |
1400 |
| تعداد صفحات |
200 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14.5 |
| قطر |
1 |
| طول |
21.5 |
| کد موضوع | 3/62فا8 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر
تازه های نویسنده