کورسرخي، روايتي از جان و جنگ، نه جستار تکان‌دهنده است از تجربه‌هاي تلخ و گزنده‌ي نويسنده از جنگ؛ از مرزنشيني؛ از خون‌هايي که شوروي در افغانستان ريخت تا زن‌ها و مردهايي که طالبان بي‌جان‌شان کردند. عطايي مشاهداتش را گره مي‌زند با روزگاري که انگار نمي‌خواهد و البته نمي‌تواند سپري شود. کورسرخي تجربه‌ي چندين سال تلاش نويسنده است در فرم جستار و انتخاب اين نه روايت از ميان صدها داستان ديگري که او به شخصه شاهد، ناظر يا شنونده‌شان بوده است. نويسنده پيش از اين با رمان «کافورپوش» و مجموعه داستان «چشم سگ» گام بلندي در اين عرصه برداشت. روايتي از جنگ در افغانستان و تجربه هاي تلخ و گزنده نويسنده از خون، از مرز نشيني، از خون هايي که شوروي در افغانستان ريخت تا زن‌ها و مردهايي که طالبان بي‌جانشان کرد. ما زخم خوردگان جنگ طايفه اي هستيم. طايفه مان آن است که بيش تر بزند، بيش‌تر بکشد‌. بيش تر ببرد. اين تقصير بيگانه‌هاست؟؟؟