درباره‌‌ی سايباني براي زمين

هوا گرم است و تمام بدنم كوفته. ته كلاس صندلي رنگ و رو رفته‌اي را پيدا مي‌كنم و كنار پنجره مي‌نشينم. بچه‌ها براي آشنايي با هم سر صحبت را باز مي‌كنند. حوصله‌ي حرف زدن ندارم. كتاب ترم جديد را بر مي‌دارم و بي هدف آن را ورق مي‌زنم. اصلا حال و حوصله‌ي سر كلاس نشستن و ادا در آوردن را ندارم: منظورم اداي بچه زرنگ‌هاست.

آخرین محصولات مشاهده شده