دربارهی آخرين حكم 1 قاضي (مجموعه داستان)
پوريا احساس ميکرد خسته و ناخشنود است خسته از اوضاع زمانه و آمدوشد بيهوده روزها و شبها و ناخشنود از زندگي و معاشرت با خودي و بيگانه انگيزه و شور و حال لازم براي ادامه زندگي در خود نميديد. او پس از آنکه نزديک پانزده سال در يک سازمان دولتي با صداقت و احساس مسئوليت کار کرده بود ناگهان وضعيت را منطبق و سازگار با انديشههاي خود نديد و دست از کار کشيد و پس از آن هرچه کوشش کرد و هرجا رفت به شغل مناسبي دست نيافت. او روزها معمولا تا بعدازظهر خانه بود و ساعتي به عصر مانده از خانهاش بيرون ميآمد و آرام آرام از کنار رودخانه کوچکي که از وسط شهري ميگذشت به سوي پل بزرگي که دو سوي شهر را به هم وصل ميکرد ميرفت و بنا به عادت در وسط پل اندکي ميايستاد و ....
كد كالا | 255656 |
زبان | فارسي |
نويسنده | احمد بشريه |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 248 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.4 * 21 * 1.6 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 253 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.