درباره‌‌ی وحشت در خيابان وست اند

داستان اين کتاب با حضور شرلوک هولمز Sherlock Holmes و يکي از دوستانش به نام واتسون در خانه اي در خيابان بيکر که در حال استراحت هستند، آغاز مي‌شود. آن‌ها به دليل برف و يخ بندان بيشتر زمان خود را در خانه مي‌گذرانند. شرلوک هولمز در محيط کوچک خانه به تيراندازي و نشانه گيري مشغول است و سعي دارد بر اثر اصابت گلوله بر روي ديوار اشکال و نوشته‌هاي جالبي ايجاد کند. واتسون در همان لحظه از پنجره به خيابان سرد و پوشيده از برف نگاه مي کند و يک دفعه توجهش نسبت به مردي جلب مي‌شود. او مردي را مي‌بيند که در اين سرماي زمستان تنها يک بلوز و شلوار نازک بر تن دارد و به سمت خانه ي آن‌ها مي آيد. واتسون، شرلوک را صدا مي‌زند و او را متوجه مرد عجيب وغريب مي‌کند. شرلوک با ديدن مرد، ناگهان فرياد مي‌زند اين شاو است و مي‌گويد او را چند سال پيش در يکي از کنسرت‌هاي ساراسيت ديده است. حضور اين مرد در خانه‌ي شرلوک و اتفاق‌هاي اسرارآميز پس از آن داستان کتاب «وحشت در خيابان وست اند» نوشته‌ي نيکلاس مير را شکل مي‌دهد.

آخرین محصولات مشاهده شده