دربارهی ترجمان دردها
تنها چيزي كه در وجود بوري ما ظاهرا سهبعد داشت صدايش بود: زنگدار و خشك از غم و غصه، تند و تيز مثل فلفل، و چنان زير كه گوشت تن آدم ميريخت. با همين صدا بود كه روزي دو بار، موقع جارو كشيدن راه پله، جزئيات مصائب و بدبختي هايي را كه بعد از تجزيه و از زمان تبعيدش به كلكته سرش آمده بود يكييكي تعريف مي كرد.