پائولو كوئليو در داستان كمان‌گير به ما مي‌گويد تا زماني كه بين آنچه انجام مي‌دهيم و درون‌مان هماهنگي وجود نداشته باشد، زندگي‌مان در جهت كمال نخواهد بود. در راه پرپيچ و خم زندگي بايد خطر كرد، شجاع بود و بدون دلهره و شك قدم در مسير هيجان‌انگيز سرنوشت گذاشت و از شكست و پذيرفته نشدن، نترسيد. از نظر نويسنده سخت‌كوشي، اشتياق، هدف، انديشه‌ورزي، نترسيدن از شكست و كسب تجربه‌هاي جديد پايه‌هاي داشتن يك زندگي باارزش است. داستاني الهام بخش درباره پسري که در جستجوي دانايي، با مردي سالخورده همراه مي شود و نويسنده آموزه هاي او را به رشته تحرير در مي آورد. پيام داستان اين است که بدون ارتباط بين اعمال و روح مان نمي توانيم به معناي واقعي کلمه زندگي کنيم.