اين كتاب حاصل دغدغه‌اي است براي پاسخ به اين پرسش كه زن سنتي كيست و زن مدرن كدام است؟ در هم تنيدگي اين مفاهيم در زندگي روزمره ما و مواجهه هر روزه با مسائلي از اين دست ضرورت پرداختن به اين موضوع را آشكار مي‌كند. از آن‌جا كه در جامعه‌اي هم‌چون ايران اين شناخت براي نسل جديد كه از يك سو از طريق خانواده و فرهنگ به جاده‌هاي سنت مرتبط است و از سوي ديگر در ضرورت زندگي معاصر به بزرگ‌راه‌هاي جهان نوين متصل گسته است، آگاهي از مسيري كه طي شده و شناخت از آن‌چه سنت ناميده مي‌شود بي‌ترديد لازم و ضروري است. از اين رو در اين كتاب كوشيده شده است ترسيمي تاريخي از وضعيت زنان در گذشته به دست داده شود به خصوص با انتخاب دوره قاجار كه هم بر سنت‌هاي اجتماعي استوار بود و هم ورود عناصر نوگرايانه را تجربه كرده بود. تجزيه و تحليل ابعاد گوناگون ساختار سنت و چگونگي طي شدن مسير در گذار و مشخصا ابعاد گوناگون آن مي‌تواند ما را در طي هوشمندانه و عقلاني مسير پيش رو ياري كند. بيشتر مي‌توان گفت در اين نوشتار كوشيده شده زن درون ساختار سنت فهميده شود و مسير عبور و تغييرات آن نيز به لحاظ روش هاي مواجهه واكاوي شود چرا كه براي هر تغييري بايد مساله را به درستي شناخت.