درباره‌‌ی در كوچه‌هاي پراگ (مشاهده‌هاي اجتماعي زنانه و اديبانه)

بام‌هاي گنبدي هم در پراگ كم نيست، آن هم سبز رنگش، و اين گنبدهاي سبز با آن تيزي‌هاي بلند وقتي با شيرواني‌هايي نارنجي درمي‌آميزد كه تو در تو در دل هم فرورفته‌اند با منظره‌اي رو به رو مي‌شود كه بيش‌تر به تابلو نقاشي مي‌ماند تا منظره‌اي واقعي. تابلويي كه از شهري افسانه‌اي با قصه‌هاي جن و پري نقاشي شده است. وقتي به اين تابلو خيره مي‌شود هر آن منتظري تا يك پري از بالاي صليبي بر فراز نوك تيزي‌ها بيرون بپرد و تو را با خود به درون قصري ببرد و افسونت كند. اما براي من هيچ نيازي به اين افسردنگري نبود. من از همان روز اول افسون اين افسانه هميشه ابري شدم.

آخرین محصولات مشاهده شده