دربارهی جداييها (3 داستان نيمهبلند) مجموعه داستان
رضا فكر كرد وقتي همه اين ماجراها كمي سر و سامان پيدا كنند، وقتي اميلي دوباره به حيات برگردد و وقتي او و شري سرانجام بنشينند و باهم درست و حسابي حرف بزنند، اگر باز هم اين موجهاي لعنتي تكرار و روزمرگي سراغش آمدند، بايد سري به يك درمانگر بزند. نه از آنها كه آدم را ميبندند به قرص و دوا، و نه از آنها كه ميخواهند سنگ صبور آدم باشند و بنشينند تا تو وراجي كني و ميان اعترافهاي هفتگي راه رهايي روح خودت را بيابي. از آنها كه ميگويند راهحل مشكلت اين است كه دست زنت را بگيري و دوتايي چندماهي را برويد به سفري آرامبخش، برويد هند يا نپال، كوههاي پرو، يا كنار رودخانهاي باصفا، جايي براي تجديد قوا، جايي براي تجديد همهچيز، جايي براي شروعي دوباره. رضا اميدوار بود، و همين اميد كور، از جايي در آن پس و پشتهاي ناخودآگاه، به ادامه لبخندها و لبخندها هلش ميداد.
كد كالا | 49488 |
زبان | فارسي |
نويسنده | بابك تبرايي |
سال چاپ | 1394 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 220 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.1 * 21.3 * 1 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 248 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.