درباره‌‌ی جادوگر شهر از (كتاب گويا)

با صداي: آسمان مصطفايي
دوروتي با تكاني شديد و صدايي بلند بيدار شد و چنان فريادي كشيد كه از تخت به زمين افتاد. دخترك، وحشت‌زده چشم‌هايش را باز كرد و ديد توتو دست او را مي‌ليسيد. فك كرد سگ بيشتر ترسيده. بلند شد و ديد خانه نمي‌چرخد و باد از نفس افتاده و تاريكي شب رنگ باخته است. نور خورشيد از پنجره‌ها مي‌تابيد و اتاق را پر كرده بود.
مدت زمان: 2 ساعت و 33 دقيقه.
قالب‌بندي: Mp3/Audio book

آخرین محصولات مشاهده شده