درباره‌‌ی انتخاب (مجموعه داستان)

عصر از انزوا و احساس غربت خود، بغض، گلويم را گرفته بود. از اتاقم بيرون آمدم. مادر دروغيم، پشت سماور نشسته بود. برايم چاي ريخت. آلبوم عكس‌هاي خانوادگي را از قفسه برداشتم و ورق زدم. بهمن راست مي‌‌گفتي...

آخرین محصولات مشاهده شده