ولع مقدس كشف خيره‌كننده و جذاب قدرت، سلطه و حرص است. داستان در انگلستان دوره‌ي روشنگري، اما خيلي پيش‌تر از دوران داروين و لغو برده‌داري در 1833 روي مي‌دهد. رمان به دو كتاب تقسيم شده كه از 1752 شروع مي‌شود و در 1765 پايان مي‌بايد. آنسورث در شاهكارش بدبياري‌هاي ويليام كمپ را دنبال مي‌كند: تاجري كه آخرين شانشس را در كشتي برده‌داري ليورپول‌مرچنت جست‌وجو مي‌كند: داستان پسر او اراسموس را روايت مي‌كند كه چون عاشق سارا ولپرت زني از طبقه‌يبالاتر شده به سرمايهو پول نياز دارد: و از پسرخاله‌ي او متيو پاريس مي‌گويد كه به عنوان پزشك در اين كشتي سفر مي‌كند. اين سفر، وقتي كه بيماري در ميان برده‌ها شيوع پيدا مي‌كند و با واكنش ناگهاني كاپيتان تورسو به عصيان و سركشي كشيده مي‌شود، به نقطه‌ي اوج خود مي‌رسد: دريانوردان و برده‌ها با هم متحد مي‌شوند و آرمان‌شهري مخفي در سرزمين‌هاي وحشي فلوريدا تاسيس مي‌كنند تا منتظر انتقام و كين‌خواهي كمپ جوان باشند...