درباره‌‌ی ها كردن (مجموعه داستان)

بعضي چيزها مي‌رود توي مخم، مثلا همين بوي كباب. اين كه همسايه‌ها بوي كباب راه مي‌اندازند، به خاطر اين نيست كه روي مخم كار كنند. همين‌طوري نمي‌گويم، روي اين جريان فكر كرده‌ام. نه، نيست. مگر مردم بي‌كارند؟ اگر بود شك نداشتم كه ديوانه‌ام، ولي به خاطر بوي كباب هم كه نمي‌شود از كسي شكايت كرد. بروم بگويم بنده‌هاي خدا توي بالكن‌شان منقل كباب گذاشته‌اند؟ يا اين كه زير پنجره‌ام مي‌زنند زير آواز؟ روي اجاق خانه‌ام سيخ كباب بره‌ام خانه به خانه مي‌رود بوي كباب بره‌ام

آخرین محصولات مشاهده شده