درباره‌‌ی نايت سايد 5 (راه‌هاي نرفته)

من تيلور هستم، جان تيلور. روي كارت ويزيتم نوشته شده كه يك كاراگاه خصوصي هستم. اما در واقع تخصص من پيدا كردن هر چيز گمشده است. اين استعدادي است كه از زمان تولد در نايت سايد در وجودم نهفته است. من نايت سايد را مدت‌ها پيش ترك كردم. جانم در خطر بود. حالا در خيابان‌هاي روشن لندن زندگي مي‌كنم. اما كار و كاسبي اخيرا كساد شده است. به همين دليل وقتي جوانا برت كه از او بوي پول به مشام مي‌رسيد،‌ در دفترم ظاهر شد و از من خواست دختر نوجوان گمشده‌اش را پيدا كنم، نتوانستم نه بگويم. خيلي زود فهميدم دختربچه كجا رفته است: نايت سايد، آن شهر دوزخي كه زير لندن واقع شده است. جايي كه هميشه ساعت 3 صبح است. جايي كه مي‌توانيد در كنار اسطوره‌ها قدم بزنيد و با هيولاها دم‌خور شويد. جايي كه هيچ‌چيز آنچه به نظر مي‌رسد، نيست و هر اتفاقي ممكن است. من قسم خورده بودم هرگز به آنجا بازنگردم. اما يك دختربچه به خطر افتاده و يك زن به من اعتماد كرده است،‌پس هيچ انتخابي ندارم... من به خانه بازمي‌گردم...

آخرین محصولات مشاهده شده