مايكل وبستر هميشه به دردسر مي‌افتد. و او مي‌داند كه دليلش هميشه خواهر لوس و كوچك‌ترش، تاراي وحشتناك است. اما اين‌بار موضوع تازه‌اي زندگي مايكل را به وضع بدي مي‌كشاند. پدر مايكل به تازگي يك ساعت كوكي عتيقه به خانه آورده است. ساعت بسيار قديمي و گران است و آقاي وبستر اجازه نزديك شدن به آن را نمي‌دهد.. بيچاهره مايكل بايد به حرف پدرش گوش مي‌كرد. چرا كسي اين ساعت را طلسم كرده است. يك طلسم قدرتمند و خطرناك و حالا ديگر زندگي مايكل هرگز مثل قبل نخواهد بود...