درباره‌‌ی من و دوست غولم

عمويم گفت: "چه جوري به مدرسه مي‌روي؟" گفتم: " با اتوبوس" پوزخندي زد و گفت: "من وقتي هم‌سن تو بودم، ده كيلومتر پياده مي‌رفتم." عمويم گفت: " چقدر بار را مي‌تواني بلند كني؟" گفتم : " يك گوني برنج" پوزخندي زد و گفت: " من وقتي هم‌سن تو بودم، يك گاري را به حركت در مي‌آوردم و يك گوساله را بلند مي‌كردم." عمويم گفت: " تا حالا چند بار دعوا كرده‌اي؟" گفتم:"دوبار و هر دوبار هم كتك خوردم." پوزخندي زد و گفت:" من وقتي هم‌سن تو بودم، هر روز دعوا مي‌كردم و هيچ وقت هم كتك نمي‌خوردم." عمويم گفت:" چند سالته؟" گفتم: " نه سال و نيم" بادي به غبغب انداخت و گفت:" من وقتي هم‌سن تو بودم، ده سالم بود."

آخرین محصولات مشاهده شده