درباره‌‌ی مكاشفه به همراه تمرين‌هايي براي ذهن آگاهي (بررسي انسانيت از ديدگاه 1 راهب 1 عصب‌شناس و 1 كمدين)

اجازه ندهيد ايت تصور را به وجود بيارم كه تفكر بد است؛ دقيقا برعكس: اگر فكر نمي‌كرديد، نمي‌توانستيد اين كتاب را بخوانيد، چه برسد به پيدا كردن كفش‌هايتان موقع صبح؛ اما مسئله‌اي كه در مورد تفكر وجود دارد، اين است كه ما نمي‌توانيم بين افكار سودمند و افكاري كه ما را ديوانه مي‌كنند، تمايز قائل شويم. مساله اين جاست كه زماني كه ما به يك چالش محسوس دچار مي‌شويم- چه اين چالش محاسبه‌ي سرعت نور باشد يا پيدا كردن پاكت جارو‌برقي -يك شخصي، يك جايي. به راه‌حلي خواهد رسيد؛ اما ما هرگز درك نمي‌كنيم كه چرا احساساتمان در مورد اين كه «چرا ما جوان‌تر، ثروتمندتر، شادتر و با استعدادتر نيستيم» برانگيخته شده‌اند. فكر كردن در مورد اين چيز‌ها، فقط ما را به كنج شب‌هاي تامل و بي‌خوابي سوق مي‌دهد. مي‌شنوم كه مي‌پرسد: «افكار چيستند؟» آيا آن‌ها محصول چيزي هستند كه ما آن را تصور مي‌ناميم؟ بگذاريد من اولين كسي باشم كه تصور يك واقعيت فيزيكي است، نه يك حباب انديشه‌ي فرار در مغز شما.

آخرین محصولات مشاهده شده