دربارهی لنگه كفشي بر پشتبام
ونسان دلوکروا رماننويس و فيلسوفي تمامعيار است. او هم به خوبي با قواعد داستاننويسي آشناست و هم بر آراي انديشمندان و فيلسوفان بزرگ از دوران باستان تا کنون تسلط دارد. او در رمان لنگه کفشي بر پشتبام در هر فصل، خود را به جاي يکي از متفکران بزرگ تاريخ گذاشته و از ديد او جهان را روايت کرده است. او با قرار دادن يک لنگه کفش در موقعيتي عجيب و نامتعارف، يعني بر پشتبام، توانسته است عصاره نگرش فيلسوفان بزرگ را وارد داستان کند. او نه مانند ژانپل سارتر و آلبر کامو است و نه مانند ميلان کوندرا؛ دلوکروا منحصربهفرد است. لنگه کفشي بر پشتبام رماني براي آشنايي با فلسفه نيست، رماني است براي انديشيدن و زيستن با فلسفه؛ رماني براي فلسفيدن؛ فلسفيدن با رمان. کشف اين موضوع که فضا و زمان به خود اشيا تعلق ندارند، بلکه به توانايي فهم و دريافت ما مربوط ميشوند، در من سرگيجهاي ناخوشايند ايجاد کرد. در آن مدت، جابجا شدن در خانهام برايم مشکل بود. اشيا همزمان با من حرکت ميکردند... اما البته فکر کنم به رژيم غذاييام هم مربوط ميشد.
كد كالا | 281182 |
زبان | فارسي |
نويسنده | ونسان دلوكروا |
مترجم | شقايق بهروزي |
سال چاپ | 1402 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 192 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 1.3 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 180 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.