دربارهی مالون ميميرد
مردن، پيش از مول مردن،با مول مردن، روي مول مردن و غلتيدن، مرده بر مرده، در ميان مردمان بيچاره، و ديگر در ميان زندگان ناگزير به مردن نبودن. اينها هم نه؛ حتي اينها هم نه، ماه من در زير اينجا بود، بسيار زير، كمترين چيزي كه ميتوانستم آرزو كنم، و يك روز، خيلي زود، يك شب زمينتاب، در زير خاك، موجودي ميرنده، مثل من، در روشنايي خاكستري، ميگويد، اينها هم نه، حتي اين ها هم نه. و بي آنكه بتواند احساس تاثر بكند، ميميرد.