درباره‌‌ی فاشيسم و راست‌گرايي در اروپا

مارتين بلينک‌هورن در اين کتاب از ديد مورخي اجتماعي و سياسي به واکاوي رابطه‌ي فاشيسم با ساير انواع اقتدارگرايي راست‌گرا مي‌پردازد و بدين منظور علاوه بر تأکيد بر جنبش‌هاي مهم فاشيستي در ايتاليا و آلمان، توجه خود را معطوف کليه‌ي ايده‌ها، جنبش‌ها و حکومت‌هاي فاشيستي و راست‌گرايي مي‌کند که صحنه‌ي سياسي اروپاي 1919-1945 را تحت تأثير قرار دادند. وي در عين آن‌که منکر تفاوت‌هايي در انواع سازمان‌هاي راست افراطي نيست، يادآور مي‌شود که منافع مشترک آن‌ها در سال‌هاي بين دو جنگ و همچنين بده‌بستان‌هاي فکري و سازش‌هاي عمل‌گرايانه‌ي آنان چنان بوده که خطوط تمايز موجود را، برخلاف آنچه در ظاهر به نظر مي‌رسد، عملاً کم‌رنگ کرده است. به گمان نويسنده درک صحيح فاشيسم در گرو آن است که نخست دريابيم اين مفهوم در دهه‌ي بيست چه طنيني در ذهن مبلغان سياسي، متفکران اجتماعي و تاريخ‌نگاران داشته و از همين‌رو وي جوياي ريشه‌هاي فاشيسم در زمانه‌اي است که ليبراليسم و نظام دموکراتيک، از منظر منتقدان راديکال، به بن‌بست رسيده بودند. بلينک‌هورن سپس سير تحولات حکومت‌هاي فاشيستي و ناسيونال‌ـ‌سوسياليستي را در بستر بحران‌هاي سياسي و اقتصادي دو دهه‌ي سي و چهل پي مي‌گيرد و نشان مي‌دهد که جنگ جهاني چه سرنوشتي براي آن‌ها رقم زد. تحليل جريانات نئوفاشيستي و تهديدات آن‌ها عليه دموکراسي در اروپاي معاصر از ديگر فصل‌هاي مهم کتاب است.‌ ‌‌

آخرین محصولات مشاهده شده