دربارهی شيداي ماه
زندگي به هر حال ادامه داشت! فكر كرد شايد خودش روزي زودتر از هومن از دنيا برود، شايد هم بتوانند سالهاي بيشتري از مردم عادي زندگي كنند، اما كيفيتي كه احساسشان داشت را چه كسي ميتوانست داشته باشد؟
ميخواست خوشحال باشد ديگر، ميخواست عروس شود، بچه داشته باشند و خوشبخت شود. يا اصلا، هيچكدام، فقط دستهايشان كه در هم گره ميخوردند بوسهاي روي سر، عطري كه در تنش بپيچد و لبهايي كه فقط به نيت دوستداشتنش ببوسند، چه اهميتي داشتند كل دنيا، كل آدمها، فتواها و سپيدي و سياهي ازدواجي كه داشتند؟
آنچه روزگار بر سرش كوبيده بود، گرچه پتك بود، اما بهنظرش جنسي شبيه نمك داشت، گاهي ميسوزاند ولي درمان ميكرد، زخمهايش را ميشست و ميگذاشت بعد از كشيدن رنجش، بتواند بايستد. اما آنروز همهچيز تمام شده بود. خوشبختي به آخرين درصدش رسيده بود.
كد كالا | 250573 |
زبان | فارسي |
نويسنده | شهرزاد شيراني |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 700 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 3 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 632 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.