درباره‌‌ی روزي كه جوحا نان و زهر خورد (قصه‌هاي تصويري از عبيد زاكاني 3)

وقتي که جوحان بچه بود و نه نوجوان، يعني ده يازده سالش بود، پيش استاد خياط، خياطي ياد مي‌گرفت. اما نه استعداد خياطي کردن داشت و نه حال و حوصله‌ي کارکردن در خياطي. پدرش او را مجبور کرده بود خياطي ياد بگيرد تا وقتي بزرگ شد کاري بلد باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده