انگيزه ابتدايي نويسندگان براي نوشتن اين كتاب آن بود كه مشاهده كردند، دين نيروي قدرتمندي در اجتماع بشر امروزي است. به‌نظر هم نمي‌آ‌‌‌مد كه دين در جوامع امروزين به كنار رود، چنان‌چه پيتر برگر از چهره‌هاي برجسته جامعه‌شناسي، پيش‌تر اعتقاد راسخ داشت دين در جهان مدرن چاره‌اي جز كناره‌گيري و عقب نشيني ندارد، اما اكنون اعتراف كرده است « برخلاف پيش‌بيني بسياري از تحليل‌گران مدرنيته كه سكولاريسم را وجه غالب جهان امروزي مي‌دانستند، جهان كنوني به شدت رنگ و صورتي ديني يافته است». در دنياي امروز دين رونق يافته است. اين‌كه چگونه محتوا، باور، مناسك و اجتماع ديني ارزيابي شود، چندان مهم نيست؛ آن‌چه اهميت دارد، ضرورت شناخت نيروي قدرتمندي مانند دين است كه چرا از چنين نفوذ شگرفي در جهان امروز برخوردار شده است. جامعه‌شناسي دين ابزار ارزشمندي براي اين شناخت در اختيار ما مي‌گذارد. نويسندگان كتاب حاضر با بهره‌گيري از چنين ابزاري مي‌كوشند تا نوري بر معماي قدرت دين در جهان مدرن بتابانند.