دربارهی درياچه گروندل
طوفان ميآيد. موجها بالا ميآيند. از يك طرف به طرف ديگر پرتاب ميشوم. جان از روي تخته كج ميشود و در آب ميافتد. دستش را از آب بيرون ميآورد. فرياد ميزند: «كمك! دارم غرق ميشوم!». بلا فرياد ميزند: «كوسه، آنجا كوسه هست!». داد ميزنم: «كوسه! مراقب باش!». بلا فرياد ميزند: «ما بايد نجاتش بدهيم!». همسرم ميگويد: «شما بايد مراقب ليلي باشيد!». جان فرياد ميزند: «كمك!». بلا فرياد ميزند: «زود باش! كوسهها!». جان را با تمام توان ميكشد. جان محكم ملحفۀ كتان را ميگيرد. سعي ميكند خودش را از ملحفه بالا بكشد، اما ملحفه درميرود و او دوباره توي آب سر ميخورد.
جان، بلا و ليلي تابستان را همراه پدر و مادرشان در رفاه و آسايش دركنارِ درياچۀ گروندل سپري ميكنند. هيچيك از آنها نميداند كه زندگي چه چالشهايي را برايشان تدارك ديده است. اگر ميدانستند، كارهايشان را سريعتر پيش ميبردند...
كد كالا | 235574 |
زبان | فارسي |
نويسنده | گوستاو ارنست |
مترجم | ليلا بختياري |
سال چاپ | 1397 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 112 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.4 * 20.8 * 0.5 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 139 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.