دربارهی درياس و جسدها
کتاب درياس و جسدها نوشته بختيار علي با ترجمه مريوان حلبچهاي منتشر شده است. رمان درياس و جسدها که محويت نگاهش مرگ و مرگانديشي است روايتي جذاب را دنبال ميکند.
درباره کتاب درياس و جسدها
جسدها خود مردهها نيستند بلکه تاريخهايياند که نبايد فراموش شوند، تاريخهايي که بايد «به ياد آورده شوند». اين يادآوري مفهومي عکسِ «خاطره» دارد. نه، مسأله در ياد نگه داشتن نيست بلکه مسأله نپريدن از روي گذشته است. نپريدن از روي آنچه از نظر زماني گذراست. تأکيد است بر آنچه نگذشته است، بلکه اکنوني است که ما ادامهي آن هستيم، يعني مسأله ياد و يادآوري و خاطره نيست. اين کتاب مرگ و انديشيدن به مرگ را با نگاهي متفاوت پي مي گيرد.
خواندن کتاب درياس و جسدها را به چه کساني پيشنهاد ميکنيم
اين کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبيات داستاني معاصر پيشنهاد ميکنيم
بخشهايي از کتاب درياس و جسدها
«ژنرال بايد مرده باشد، در اينکه به او شليک کردهاند و کشته شده، جاي هيچ ترديدي نيست، نه دروغ است و نه داستان؛ کسي که کشته شده، خود ژنرال است. اما کي کتاب را برايت گذاشته؟ نميدانم؛ نميتوانم چيزي بگويم.»
«تا قبل از آمدن به اينجا، شما را به عنوان مخالف سرسخت ژنرال ميشناختم، از دشمنان حقيقياش.»
«بله، روزگاري دشمنش بودم، شبي که کتاب را آتش زدم، دوست شديم. مثل دو دوست آتش بزرگي روشن کرديم و يکييکي و بستهبسته، کتابها را در آن انداختيم. شب عجيبي بود، ميخنديديم و حرف ميزديم و کتاب ميسوزانديم.»
كد كالا | 242873 |
زبان | فارسي |
نويسنده | بختيار علي |
مترجم | مريوان حلبچهاي |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 272 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.3 * 21.1 * 1.5 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 269 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.