درباره‌‌ی خاشخاشي با الف (مجموعه شعر)

آخر يك نانوايي راه مي‌اندازم. گندمش را سر همين چهارراه كشت مي‌كنيم. آسفالت را شيار مي‌كنم و. خوشه خوشه دل عمل مي‌آوريم. سنگك خاشخاشي با الف مي‌زنم. گاهي با ضمه. گاهي با جيم. اما گمانم بازار نون از همه گرم‌تر شود. نه كه دو نون مشدد مي‌شود. اگر يك سبزي‌فروش هم. دم تنور بساط كند. كه ديگر شهر را سورچراني مي‌كنيم. بوي كلمات كل محل را بردارد با ريحان تازه شعر بيات و صف يك نفره نداريم. تا بخواهي اما خ خانه و شين شادي. شايد گاهي هم شيريني بزنم براي زنگ تفريح.

آخرین محصولات مشاهده شده