درباره‌‌ی حالا اين هم از زندگي ما (مجموعه داستان)

با حالتي تدافعي ادامه داد، قبول دارم كه زندگي، تك تك آدم‌ها، به يك اندازه، مقدس است، اما اين هم يك نظر است، حرفي ديگر است، منظورم اين است كه، همه اين آدم‌هاي ارزشمند در اين وضعيت تازه به قول معروف نشكفته پرپر مي‌شوند. ... دلم مي‌خواست به پدرم زنگ بزنم و به او بگويم مردي سفيد پوست هست كه فكر مي‌كند مغز قشنگي دارم. اما نمي‌توانستم به او چيزي بگويم، چون مرده بود.

آخرین محصولات مشاهده شده