دربارهی آريا مرد و صبح رؤياها
زنبيلي - سلامي چو روي خوش آشنايي مشتي، اول دشتي، يه دو - سه تا از اون خياراي سالاتيت بنداز تو هشتي (در زنبيل را باز ميكند) دو سه پرم فلفل (فروشنده ميوه چاي مينوشد) چايي تو بخور! صبح آريايي خوبيه همه چي درست ميشه شجره ميخونه. منم اينجا وايسادم!
در اين موقع از سمت چپ دو كوهنورد با كولهپشتي و كلاه و كفش و كلنگ صخرهنوردي وارد ميشوند. با هم مشورتي ميكنند و كولهها را كنار بساط ميوه، زمين ميگذارند.
...
زنبيلي - صبح چرنديه من هميشه اينو گفتهام، هيچي سر جاي خودش نيست. بياين اين هم شجره كه ضجه ميزنه، منم معلوم نيس براي چي اينجا وايسادم!
قوريدار با چند استكان خالي به صحنه بر ميگردد و به طرف قهوهخانه ميرود.
كد كالا | 30000 |
زبان | فارسي |
نويسنده | سيروس شاملو |
سال چاپ | 1391 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 24 |
ابعاد | 14 * 14 * 0.2 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 20 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.