درباره‌‌ی تولستوي و مبل بنفش

نينا سنکويچ در کتاب تولستوي و مبل بنفش، از روزهاى سخت از دست دادن مى‌نويسد، از درد جانکاه فراق، از روزهايى که اميد و ياس به هم گره خورده‌اند و زندگى بوى برگ‌هاى خشکيده را مى‌دهد. ماني که انسان کسي يا چيزي را از دست‌ مي‌دهد، دچار اندوه مي‌شود. اين اندوه، بخش جدايي‌ناپذير زندگي هر انساني در طول هر دوره از تاريخ است، اما نحوه رويايي با اين اندوه يا غم جانکاه است که کيفيت زندگي هر آدمي را عمق مي‌بخشد. کتاب تولستوي و مبل بنفش (Tolstoy and the purple chair) بيشتر از اينکه روايت برنامه کتاب‌خواني يک زن در دهه چهل يا پنجاه زندگي‌اش باشد، همانند رساله‌اي‌ست در باب اخلاق، مهرباني، انتخاب کتاب، ارزشمندي خانواده، تجربه اندوه و... آنگونه که نينا از روزهاي کتاب‌خواني و يادآوري خاطرات، توجه به جزئيات، نتيجه‌گيري‌ها و... در اين اثر مي‌گويد، اين کتاب را به کتابي با روايتي داستاني تبديل کرده که صرفاً حالتي گزارش‌‌گونه ندارد که مخاطب مشتاق را خسته و نااميد کند. در اين کتاب نينا علاوه‌ بر اينکه از برنامه کتاب‌خواني‌اش روي مبل بنفش اتاق مطالعه‌اش مي‌گويد، به کودکي‌اش سفر مي‌کند، از رنج پدرش در زمان جنگ مي‌گويد و تصويري دقيق از آن‌ماري، خواهري که مرگش براي او جانکاه است، ارائه مي‌هد. اما موضوع اصلي و درون مايه کتاب به چيزي جز کتاب و تأثيرات آن است. اين کتاب براي آن‌هايي است که دل‌ سپرده کتاب‌اند و براي آن‌هايي‌ست که هنوز با اطمينان کامل قدم در راه خواندن و وقف خويش در ادبيات نگذاشته‌اند و هنوز ترديد دارند که ادبيات مي‌تواند آن‌ها را نجات بدهد يا نه؟!

آخرین محصولات مشاهده شده