درباره‌‌ی بيماري منتهي به مرگ (شرحي روان‌شناسانه از منظر مسيحي به مقصد تهذيب و تنبه)

بي‌راه نيست اگر بگوييم يكي از مهم‌ترين خصوصيات و دستاوردهاي متفكراني كه در زمره فيلسوفان اگزيستانس جاي داده شده‌اند توجه كردن و توجه دادن به ساحت «احوال» انساني بوده است؛ آن هم در افق وسيع‌تري كه در آن احوالي چون ملال، اضطراب، اميد، احساس گناه و... وراي جنبه صرفا روان‌شناختي‌شان، واجد دلالت‌هايي هستي‌شناختي و اگزيستانسيال محسوب شده‌اند. در اين ميان يكي از اولين نام‌هايي كه از خاطر مي‌گذرد سورن كي‌يركگور، فيلسوف و الهي‌دان دانماركي، است. در كتابي كه به دست داريد او را سرگرم كندوكاو درباره حالي مي‌بينيم كه احتمالا همه ما، كم يا بيش، در گذشته يا حال، دستخوش آن بوده‌ايم: نوميدي. بيماري منتهي به مرگ كتابي است كه بسياري از انديشه‌ها و دل‌مشغولي‌هاي كي‌يركگور را در خود جاي داده است. خود او اين كتاب را يكي از دو اثر برتر خويش مي‌دانست و گوارديني آن را مناسب‌ترين مقدمه بر انديشه او مي‌شمرد. بيماري منتهي به مرگ،‌ به تعبيري، كتابي است براي آهسته‌خوانان.

آخرین محصولات مشاهده شده