دربارهی بايد بروم
داستان من داستان مردي است كه بايد برود. اين را من گفتم، به خودم گفتم. كنار ديوار سيماني بود كه گفتم، شكاف داشت. هوا داغ بود. مارمولكها در شكافها بودند. عفريته خنديد. نه، قهقهه زد. گفتم: بس كن كثافت. ولي قهقهه زد. بلندتر قهقهه زد. مارمولكها ناگهان تكان خوردند، ترسيدند. و من رفتم. و عفريته باز هم قهقهه زد.
كد كالا | 23741 |
زبان | فارسي |
نويسنده | محمدهاشم اكبرياني |
سال چاپ | 1389 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 128 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.3 * 21.3 * 0.6 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 150 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.