درباره‌‌ی باغ استخوان‌هاي نمور

«... من يه دوندون لق دارم. گاهي كه دلم مي‌خواد درد بكشم باهاش بازي مي‌كنم و فشارش مي‌دم؛ نمي‌دوني چه لذتي داره! دلم مي‌خواد با زدنم همين درد رو برگردوني تو چونه‌م. د بزن لاكردار، خجالت نكش! مي‌دونم كه تو هم به لذت مي‌رسي، مرداي اين جوري زيادن، مردايي كه وقتي زناشونو زير دست و پا مي‌گيرن انگار دارن تانگوي يه نفره اجرا مي‌كنن.»

آخرین محصولات مشاهده شده