عشق و چیزهای دیگر
کد آیتم: 109217
پرستو برای من مثل نان بود. مثل متفورمین و انسولین بود برای بیمار دیابتی. من نه فقط پرستو که هر چیز مربوط به او را هم دوست داشتم. پرهام، برادرش، را هم بیشتر از همه دوازده سالههای دنیا دوست داشتم. مادرش، ناهید خانم، را مثل مادر خودم دوست داشتم، پدرش، آقای خسروی، دبیر بازنشسته زیستشناسی را خیلی دوست داشتم، آنقدر که به درس مزخرفی مثل زیستشناسی هم علاقهمند شده بودم. کارمندهای بانک پاسارگاد شعبه امیرآباد را، خیلی ساده، چون پرستو را میشناختند و به او احترام میگذاشتند، دوست داشتم. کفشهای پرستو و کیف او و چیزهای توی کیف او را هم دوست داشتم. جاکلیدی و نوع آدامسی که میخرید. ساعت مچیاش. انگشترها و دستبند نقرهایاش را. حتی انگار اسکناسهایی که توی کیف او بود با بقیه اسکناسها فرق داشت. انگار چیزی از او ساطع میشد که اشیا و آدمهایی را که در مسیر این تابش بودند، دوستداشتنی میکرد. کریم جوجو درست میگفت، پرستو برای من نان بود و دارو و البته آب. و هوا. و معنا.
| نویسنده | مصطفی مستور |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
15 |
| تاریخ چاپ |
1400 |
| تعداد صفحات |
124 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
پالتویی |
| عرض |
12 |
| قطر |
0.8 |
| طول |
20 |
| کد موضوع | 3/62فا8 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر
تازه های نویسنده