کد آیتم: 118850
گوش به رود سپردند.آوای بسیارآهنگ رود به نرمی بهگوش میرسید.سیدارتها در آب روان نگریست و پیش چشمش صورتهایی نقش بست. صورت پدرش را دید که تنها بود ،در ماتم پسرش پیر شده، و صورت خود را دید که تنها بود، او نیز در بند اشتیاق فرزند دور شدهاش اسیر. پسرش را دید که او نیز تنها بود و با شوری بسیار بر راه گدازان امیال جوان خویش میشتابید. هر یک از آنها روی به سوی مقصود داشتند و مقهور آن بودند و هر یک در رنج. رود با آوای رنج مینالید.سیدارتها کتابی است در ستایش بودا که راه خویش را پیگیرانه و بیهیچ سستی تا به آخر دنبال کرد،کتابی در ستایش خویشتن باوری و استقلال رای.
| نویسنده | هرمان هسه |
| مترجم | سروش حبیبی |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
6 |
| تاریخ چاپ |
1400 |
| تعداد صفحات |
176 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
جیبی |
| عرض |
12 |
| قطر |
0.8 |
| طول |
16.5 |
| کد موضوع | 833/914 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر
تازه های مترجم