درباره‌‌ی 7 شاهدخت و ژويزل و درون

من، پيرمردِ بينواي بيچاره، اين‌جام، دو قدمي درِ خونه‌شون، و همه‌ي خوشبختي کوچيک‌شون تو مُشت‌هاي فرسوده‌ي منه و از ترس تباه شدن اين خوشبختي جرئت باز کردن مشتمو ندارم.

آخرین محصولات مشاهده شده