درباره‌‌ی گرگ و ميش هواي خرداد ماه

در اين ميان، شايعاتي در مورد محتواي اخطار مهاجراني به يزدان‌پناه [صاحب‌امتياز و مدير مسئول روزنامه‌ي آزاد] در اين‌جا و آن‌جا پخش شد؛ از جمله اين‌كه زيدآبادي چريك است. و يا اين‌كه او با سپردن سردبيري روزنامه‌اش به من، گوشت را به دهان گربه داده است. يزدان‌پناه اما هم‌چنان از افشاي آن‌چه بين او و مهاجراني رد و بدل شده بود، خودداري مي‌كرد. غروب آن روز او با حالتي غم‌زده به من گفت كه به دادگاه انقلاب احضار شده و پس از حضورش در آن‌جا، قاضي مقدس با او محترمانه برخورد نكرده است. يزدان‌پناه اضافه كرد كه احضاريه‌اي هم براي من روي ميز قاضي مقدس ديده است. من تا آن زمان چنان در كار روزنامه غرق شده بودم كه حتي متوجه فضاي اطرافم نمي‌شدم. توضيح يزدان پناه درباره‌ي احضارش به دادگاه انقلاب، مرا به خود آورد. از او پرسيدم كه آيا براي بركناري من تحت فشار است؟ او به‌گونه‌اي ابهام‌آميز ماجرا را شرح داد و من از سخنان او چنين برداشت كردم كه مهاجراني او را تهديد كرده است كه يا مرا از سردبيري كنار بگذارد و يا اين‌كه روزنامه توقيف خواهد شد. مهاجراني البته اين را هم گفته بود كه منظورش منع حضور كامل من در روزنامه‌ي آزاد نيست و مي‌توانم عضوي عادي از تحريريه‌ي آن باشم.

آخرین محصولات مشاهده شده