نويسنده در فصل نخست و بر اساس علم عصب‌شناسي، ماهيت شناختي باورهاي ديني و دلايل پيدايش آن‌ها را تحليل کرده است. در فصل دوم مي‌بينيم که اديان با عرضه مراسم و مناسک و مفاهيم آييني چگونه از دشواريِ زيستن در جهاني آکنده از رنج و رذيلت مي‌کاهند و مي‌بينيم که زندگي گروهي انسان‌ها همواره در معرض تهديد برخي افراد لذت‌جوي بي‌اعتنا به قواعد زندگي جمعي است. فصل سوم شرحي است بر اينکه اديان با خلق موانعي کارا در برابر اين انحراف چگونه زندگي انسان را به‌سامان مي‌کنند و آرامش فردي و جمعي را از طريق توصيه‌هاي مشفقانه به بردباري و بخشايش به جوامع انساني باز مي‌گردانند. استيون تي. ازما با تحليل تأثير شيوه‌هاي متنوع مناجات و مراقبه نشان داده است که اديان، تاب‌آوري انسان‌ها در برابر مصائب زندگي را تقويت مي‌کنند و به‌مناسبت اعياد مختلف شادي و شعف را براي دين‌داران به ارمغان مي‌آورند. آخرين فصل کتاب حاضر، به تحليل ريشه‌هاي انطباقي خشم و خشونت ديني پرداخته است. گفته شده است که خشم، ويژگي تکاملي همه موجودات براي بقا در جهان متخاصم است، اما اديان مي‌خواهند با مهار خشونت‌هاي غريزي و هدايت آن‌ها به مجاري مجاز به بقاي زندگي جمعي انسان‌ها ياري برسانند. کتاب چرا به دين محتاجيم (ويراسته «اميد محمدحيدر») با مقدمه‌اي به نام «افيوني براي توده‌ها» آغاز شده است.