درباره‌‌ی وقتي ما مردگان سر برداريم (نمايش‌نامه)

در قرن نوزده فلسفه و مذهب در اروپاي غربي دستخوش دگرگوني شگرفي شدند. اگر اين دو پيش از اين، به عنوان دو نيروي متفاوت، گاه در كنار هم يا در برابر هم بودند، انديشمنداني چون هگل، شيلر، شلينگ، كارلايل، و راسكين از گل اين دو «حس‌‌انگيزي» (Aesthetics) را بسرشتند و پديدارشناسي روح/ذهن را آفريدند و سرنوشت جوامع انساني را گذر از مراحل از خودبيگانگي و رسيدن به وحدتي دربرگيرنده‌ كثرت دانستند. وقتي ما مردگان سر برداريم به خوبي ثابت مي‌كند كه نمايشنامه‌هاي ايبسن، از اركان جامعه تا اين اثر پاياني، برنامه كامل «سير زائر»او با هدف گسترش آگاهي تاريخي يك قوم است، برنامه‌اي كه براي هر قومي متفاوت اما گريزناپذير است. وقتي ما مردگان سر برداريم دادخواست هنرمندي است كه ربع قرن از زندگي‌اش را صرف رئاليسم و زندگي «ميان مايگان» كرده بود و اينك از خودش، مردمش، و تاريخ معاصرش مي‌خواهد همه حساب پس بدهند.

آخرین محصولات مشاهده شده