دربارهی وحشي
آن روز حس ميكردم خودم درست درون داستان وحشي هستم، همانطور كه وحشي درست درون من زندگي ميكرد. اصلا حواسم به درس نبود. وانمود ميكردم به درس گوش ميدهم، وانمود ميكردم دارم كارم را انجام ميدهم اما به محض اينكه چشمم را ميبستم، سر از جنگل درميآوردم و او هم با من بود. انتهاي غار او، كنار آتش بودم. از يك قوطي حلبي با سر و صدا آب ميخوردم و توت و ريشههاي خوراكي ميجويدم. به زبان انگليسي نوشتن برايم راحت بود براي اينكه سر كلاس مجبور بوديم داستان بنويسيم. بنابراين شروع كردم به نوشتن داستان وحشي. تند و تند و بدخط مينوشتم و صفحهها در دفترم شكل داستان به خود ميگرفت، هر چند كه خطم خرچنگ قورباغهاي بود و نقاشيهايم هم درهم و برهم. شايد همه اينها فقط گند زدن به دفتر بود اما گندي بود كه براي من معني داشت، گندي كه روي صفحه و در ذهن من مثل دنياي واقعي روشن و واضح بود.
كد كالا | 50959 |
زبان | فارسي |
نويسنده | ديويد آلموند |
سال چاپ | 1394 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 80 |
قطع | پالتويي |
ابعاد | 14.3 * 18.7 * 0.5 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 151 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.