درباره‌‌ی هميشه همان ابرها (سينما و زندگي به روايت نوري بيلگه جيلان)

چيزهايي كه در فيلم‌هاي من ممكن است واجد نشانه‌هايي از معنويت‌گرايي يا متافيزيك باشند، براي من «واقعيت»‌هايي هستند كه در باور عمومي در دسته حقيقت‌هاي ناديده و ناشنيده قرار مي‌گيرند. شايد اين‌ها مناطق مه‌آلودي باشند كه باور دارم به طريقي با آن‌ها در ارتباطم. براي من اين‌ها نيز تكه‌هايي از واقعيت‌اند. راستش دلم مي‌خواست مي‌توانستم ايده‌هاي ذهني‌ام را با همه آقشفتگي‌هاي‌شان به روي پرده بياورم. چند باري هم اين را امتحان كرده‌ام. با اين همه اگر در يك فيلم همه عناصر با نوعي نخ نامرئي - كه پيدا كردن تعريفي براي آن سخت است - دوخته نشوند، امكان دارد چيده‌شده و ساختگي بودن فيلم آشكار شود.

آخرین محصولات مشاهده شده