کتاب نیایش چرنوبیل نوشتهی سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ است که در سال 1997 منتشر شد. این کتاب روایتی از فاجعهی اتمی چرنوبیل است و داستان را از زبان شاهدانی که به نحوی با این فاجعهی دردناک در ارتباط بودند، بازگو میکند. روایتی از زندگی افرادی که از نزدیک با این فاجعه روبرو شدند و زندگی آنها یک شبه تغییر کرد. تاثیری که این فاجعهی عظیم بر زندگی و روان آسیبدیدگان گذاشته است، شالودهی اصلی این کتاب را شکل داده است. الهام روسی این کتاب را از روسی به فارسی ترجمه کرده و توسط انتشارات چشمه منتشر شده است.دربارهی نویسندهسوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ نویسنده و روزنامهنگار بلاروسی است که نخستین اثر او یعنی جنگ چهرهی زنانه ندارد با استقبال فراوانی از سوی منتقدین و مردم روبرو شد. آثار او اغلب تصویری از شرایط مردم روسیه بعد از فروپاشی شوروی ارائه میدهد. از دیگر آثار مطرح او میتوان به پسرانی از جنس روی، آخرین شاهدان، پسران زینکی: صداهای شوروی از جنگی فراموششده و زمان دستدوم اشاره کرد.دربارهی کتاب نیایش چرنوبیلدر تاریخ 28 آوریل سال 1986 انفجاری در نیروگاه هستهای شهر چرنوبیل رخ میدهد که میخائیل گورباچوف این حادثه را یکی از دلایل اصلی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میداند. این کتاب بیش از اینکه به علت وقوع چنین حادثهی مرگباری بپردازد، نحوهی مواجههی مردم با آن را مورد بررسی قرار میدهد و با بیش از 500 شاهد این فاجعهی ملی مصاحبه میکند. چرنوبیل یکی از مهمترین واقعههای قرن بیستم است که در اثر این فاجعه حدود پنج میلیون نفر آسیب دیدند و مشکلات ژنتیکی متعددی در میان مردم منطقه به وجود آمد.نقد کتاب نیایش چرنوبیلالکسیویچ با استفاده از مونولوگهایی که از مصاحبه با فاجعهدیدگان استخراج کرده است، تلاش میکند تا خواننده بتواند تمام زوایای مختلف این فاجعه را درک کند. نویسنده به خوبی توانسته رنجی که به تمام افراد درگیرِ حادثه تحمیل شده را به تصویر بکشد. خلاقیت در شیوهی روایت و تدوین حوادث توسط الکسیویچ در این کتاب تحسینبرانگیز است، زیرا او خودش را کاملا کنار میکشد و تلاش میکند روایتی چندصدایی ایجاد کند. نیایش چرنوبیل کتاب بسیار مهمی است که باید خوانده شود و از اشتباهات آن درس گرفته شود.
