درباره‌‌ی ناخن جويدن خرسي

عادت «ناخن جويدن خرسي» از زماني پيدا شد که به کلاس اول رفت. توي مدرسه به خواهرخرسي و دوستانش خيلي خوش مي‌گذشت، اما آن‌ها خيلي درس‌ داشتند، از رياضي و املا گرفته تا کلي تکليف که بايد انجام مي‌دادند. براي همين خواهرخرسي استرس مي‌گرفت و مدام ناخن‌هايش را مي‌جويد. اصلاً هم حواسش نبود که دارد چه‌کار مي‌کند. حتي گاه سر انگشتانش زخم مي‌شد. راستش را بخواهيد خود خواهرخرسي هم از اين وضعيت راضي نبود، اما نمي‌دانست بايد چه‌کاري انجام دهد تا اين عادت بد از سرش بيفتد. شايد چسب زدن به سر انگشتان يا دادن جايزه و پاداش راه‌حل‌هاي خوبي باشد. اما اگر اين کارها هم مؤثر نبود، آن‌وقت خواهرخرسي بايد چه‌کار کند؟ «ناخن جويدن خرسي» يکي از کتاب‌هاي مجموعه‌ي «خانواده‌ ي خرسي» نوشته‌ي استن و جن برنستين است. نويسندگان اين مجموعه تلاش کرده‌‌اند مهارت‌هاي ساده اما مهم زندگي را در خلال داستان‌هايشان به کودکان بياموزند. در کتاب «ناخن جويدن خرسي» يکي از عادت‌هاي بد و متداول کودکان مطرح شده است که به‌سادگي و يک‌باره نمي‌توان آن را از سر کودک انداخت. شخصيت‌هاي داستان نيز اين نکته را در نظر دارند و مي‌دانند که بايد صبر و حوصله‌ي زيادي داشته باشند. آن‌ها هربار با مطرح کردن راهکاري تازه به کودک کمک مي‌کنند از عهده‌ي مشکلش بربيايد.

آخرین محصولات مشاهده شده