دربارهی ملك گرسنه
ملك گرسنه حكايت كودكي شمس است و ترك خانواده، جابهجايي و يك جا نماندن، بستگي با مشايخ همروزگار و گسستگي از آنان، و سرانجام برخورد و آميختن او با مولانا. حكايت كيميايي است كه بر مولاناي واعظ و فقيه ميريزد و از او عارف و شاعر ميآفريند. حكايت ربودن مولانا از «چنگال قومي ناهموار» و ستيز با آنان است، حكايت طالبي است كه مطلوب ميشود، حكايت دعوي «بزرگتر، بلندتر، بلندتر، بلندتر» كردن است.
شمس از مولاناي «خام» شاعري «پخته» ميسازد و به اين بسنده نميكند. قونيه را ترك ميگويد تا مولانا را به «آتش» كشد. شمس ميرود. مولانا ني نيستان ميشود، خود شمس ميشود و از جداييها حكايت ميكند.
پس از عارف جان سوخته و در جستجوي مولانا، نهال تجدد، اين بار، بر اساس مقالات شمس تبريزي، تقويم شمس را با كلام خود مينويسد.
كد كالا | 254737 |
زبان | فارسي |
نويسنده | نهال تجدد |
سال چاپ | 1400 |
نوبت چاپ | 12 |
تعداد صفحات | 172 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 13.5 * 21.5 * 1.2 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 156 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.