دربارهی محشر صغرا
ورشو در آستانهي زمستاني تلخ. در ايامي که مقاومت در برابر رژيم پراکنده است و بيحاصل مينمايد، دو رفيق قديمي و مخالف رژيم به سراغ تادئوش کونويتسکي، شخصيت اصلي و راوي اين رمان درخشان، ميروند و به او پيشنهاد ميکنند که، به منظور ابراز مخالفت با آن هرجومرج توتاليتري، خودش را جلوي ساختمان حزب کمونيست ــــ اين ساختمان زشت و هولناک، اين هديهي مردم روسيه، نماد سرکوب در لهستانـــ آتش بزند.
کونويتسکي در باقيماندهي آن روز و بقيهي صفحات کتاب، دبهي بنزين در دست، در ورشويي پرسه ميزند که هم فراواقعي و هم بيش از حد واقعي است. برخوردها و کندوکاوهاي او در بارهي فداکارياش او را به تأمل در بارهي سرنوشت خود و کشور محاصرهشدهي به ستوه آمـدهاش وامـيدارد. مـا تا پاراگـراف آخر نخواهيـم دانسـت کـه آيــا کونــويتسـکي تا تـه خط خواهد رفت يا نه.
كد كالا | 254338 |
زبان | فارسي |
نويسنده | تادئوش كونويتسكي |
مترجم | فروغ پورياوري |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 320 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 15.5 * 22 * 2 |
نوع جلد | گالينگور |
وزن | 540 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.