درباره‌‌ی ماجراي ناپديد شدن ونكا راكول

من با تمام وجودم عاشق نيويورك هستم. به همين دليل، ماجراهاي اصلي اين داستان در اين شهر شكل مي‌گيرند. با اين حال كم‌كم داستان به سمت فرانسه كشيده مي‌شود. خيلي وقت بود كه دلم مي‌خواست داستاني را روايت كنم كه در كوت دازور رخ مي‌دهد؛ جايي كه در آن بزرگ شده‌ام. من علاقه خاصي به آنتيب دارم و در عين حال، خاطراتي فراموش‌نشدني در آن برايم شكل گرفته‌اند، ولي ميل داشتن به چيزي به تنهايي كافي نيست. نوشتن، فرايندي بسيار پيچيده و حساس است. وقتي قلم به دست گرفتم و شروع به نوشتن در مورد يك مدرسه در منطقه‌اي برفي و ماجراي دانش‌آموزان محصور در آن كردم، به خوبي مي‌دانستم كه زمانش فرا رسيده است. همين هم باعث شد كه ماجراي دختر جوان و شب را به سمت جنوب فرانسه بكشانم. با اين حال هيچ كدام از اتفاقاتي كه در اين كتاب رخ داده‌اند، واقعيت ندارند. همه اين‌ها ساخته تخيلات من هستند. بسياري از جاهايي كه در كتاب ذكر كرده‌ام هنوز هم وجود دارند، ولي من آن‌ها را به ميل خودم تغيير داده‌ام تا دقيقا همان چيزي شوند كه دلم مي‌خواست باشند.

آخرین محصولات مشاهده شده