درباره‌‌ی ماجراي آگاتا كريستي

کتاب پيش رو روايتي است آميخته از واقعيت و خيال که ماجراي ناپديد شدن مرموز آگاتاکريستي در زندگي واقعي در سال 1926 را به تماشا مي‌گذارد. در غار، خفاش مادر مي‌تواند بدون چشم، بچه‌اش را از ميان هزار خفاش پيدا کند. آدم که بچه‌اش دزديده مي‌شود، با گذر روزها سن او را مي‌سنجد. به صورت بچه‌ها نگاه مي‌کند؛ اين کار را آن‌قدر انجام مي‌دهد تا با تمام وجود مطمئن شود و بفهمد که اشتباه نکرده است و بالاخره فرزندش را پيدا مي‌کند. جنگ‌هايي که در مي‌گيرند، عدالتي که بايد اجرا شود. همه به‌خاطر انتقام ربودن يک کودک. آگاتاکريستي در دوران اوج شهرتش يازده روز ناپديد شد. اين واقعه معمايي پيچيده بود و جز اين نيز نمي‌توان از يکي از بزرگ‌ترين نويسندگان داستان‌هاي معمايي انتظار داشت. اما نينا دو گرامونت، در اين رمان، با جسارت به درون زندگي خصوصي آگاتا کريستي نفوذ کرده و چنان مهارت خود را در خلق معما و داستان به رخ کشيده است، که مي‌توان داستان او را هم‌رديف بهترين داستان‌هاي جنايي قرار داد. نويسنده اين اثر که با نام مستعار ماريتا گستر شناخته مي‌شود از محبوب‌ترين و پرمخاطب‌ترين جنايي نويسان آمريکايي است که داستان‌هاي خود را با معماهايي جذاب و تودرتو پرکشش مي‌کند. از جمله ديگر آثار اين نويسنده مي‌توان به آخرين سپتامبر و مرا کنار رودخانه ملاقات کن اشاره کرد.

آخرین محصولات مشاهده شده