درباره‌‌ی فرار به غرب

در كشوري در آستانه جنگ داخلي، زن و مرد جواني همديگر را مي‌بينند. «ناديا» كه زني جسور، احساساتي و مستقل و البته خوش قلب است، «سعيد» را در دام عشق خود گرفتار مي‌كند. آن‌ها رابطه عاشقانه مخفيانه‌اي را آغاز مي‌كنند و در بحبوحه ناآرامي‌هاي شهرشان به هم نزديك مي‌شوند. وقتي آتش جنگ شعله‌ور مي‌شود، ايست‌هاي بازرسي سرتاسر شهر را پر مي‌كنند و صداي انفجار، سكوت شهر را در هم مي‌شكند. آن‌ها شايعاتي درباره درها مي‌شنوند، درهايي كه مي‌توانند در چشم به هم زدني انسان‌ها را به كيلومترها آن طرف‌تر منتقل كنند. زماني كه خشونت به اوج خود مي‌رسد، «ناديا» و «سعيد» به اين نتيجه مي‌رسند كه ديگر چاره‌اي ندارند، مگر آن‌كه زادگاه خود را رها كنند و وارد يكي از اين درها شوند...

آخرین محصولات مشاهده شده